بررسی بازی Assassin’s Creed Shadows
شاید اگر پیش از معرفی بازی Assassin’s Creed Shadows از علاقهمندان سری اساسین کرید پرسیده میشد بزرگترین خواستهشان چیست، بسیاری بیتردید به تجربه یک بازی در ژاپن فئودال اشاره میکردند. اکنون پس از گذشت پنج سال از عرضه آخرین نسخه بزرگ اساسینز کرید، این رؤیا دستکم روی کاغذ به حقیقت پیوسته است. اما آیا این بازی واقعاً همان تجربهای است که هواداران انتظار داشتند؟ در ادامه بررسی بازی Assassin’s Creed Shadows با ما همراه باشید.
داستان Assassin’s Creed Shadows به یکی از وقایع تاریک تاریخ ژاپن، یعنی قتلعام نینجاها توسط لرد اودا نوبوناگا، برای متحد کردن ژاپن تحت فرمانروایی خود میپردازد. وقایع این بازی از کشتار نینجاهای قبیله ایگا و مرگ ناگاتو فوجیبایاشی، نینجای افسانهای و پدر نائوئه، شخصیت اصلی بازی، آغاز میشود. در جریان این حمله خونین، پدر نائوئه که وظیفه حفاظت از جعبهای باستانی و متعلق به اساسینها را بر عهده داشت، توسط گروهی از رونینهای ناشناس به قتل میرسد. نائوئه نیز بهشدت زخمی شده و پس از بهبودی تصمیم میگیرد علاوه بر بازپسگیری میراث خود، انتقام پدرش را نیز بگیرد.
این بازی توسط یوبیسافت توسعه یافته و ناشر آن نیز همین شرکت است. مدت زمان لازم برای به پایان رساندن داستان اصلی حدود 40 ساعت است و برای تکمیل کامل بازی به حدود 80 ساعت زمان نیاز خواهید داشت. Assassin’s Creed Shadows با روایت جذاب و دنیای غنی خود توانسته بخشی از انتظارات را برآورده کند، هرچند که قضاوت نهایی بر عهده بازیکنان خواهد بود.
علاوه بر نائوئه، قهرمان اصلی، بازی Assassin’s Creed Shadows شخصیت دیگری به نام یاسوکه، یک سامورایی آفریقاییتبار، را نیز به عنوان شخصیت کلیدی معرفی میکند. یاسوکه که در ابتدا بهعنوان برده و محافظ مبلغ مسیحی پرتغالی، الساندرو والیگنانو، معرفی شده است، پس از جلب توجه نوبوناگا به دلیل جثه تنومند و رنگ پوستش، به یکی از ساموراییهای مورد اعتماد خاندان نوبوناگا تبدیل میشود. داستان او و نائوئه در رویداد تلخ معبد هوننو-جی به هم میپیوندند و از این نقطه به بعد، بازیکن میتواند کنترل هر دو شخصیت را بهصورت همزمان به دست بگیرد.
روایت بازی به سه بخش تقسیم میشود: اولین بخش به حوادث پس از حمله به قبیله نینجاها و ماجراهای ابتدایی نائوئه میپردازد که حدود 10 تا 15 ساعت از بازی را به خود اختصاص میدهد. بخش دوم شامل فلشبکهایی است که گذشته شخصیتهای نائوئه و یاسوکه را روشن میکند. در نهایت، بازیکنان به نقطهای میرسند که میتوانند داستان هر دو شخصیت را به صورت موازی دنبال کنند.
بخش ابتدایی بازی با روایت قوی و طراحی دقیق شخصیتها، مانند نائوئه و حتی شخصیتهای فرعی مثل جونجیرو، بسیار تأثیرگذار است. این بخش با کاتسینهای جذاب و کارگردانی قوی توانسته فضایی غنی و انگیزهای قوی برای شخصیتها ایجاد کند. اما مشکلات روایی زمانی آغاز میشود که یاسوکه به عنوان شخصیت دوم به بازی اضافه میشود.
اگرچه تلاشهای یاسوکه برای تبدیل شدن به یک سامورایی قابل اعتماد در فلشبکها جذاب است، اما ارتباط میان او و نائوئه به سرعت شکل میگیرد و چندان عمیق پرداخته نمیشود. این ضعف باعث میشود که پیوند احساسی میان این دو شخصیت نتواند تأثیری ماندگار بر روایت بگذارد.با پیشرفت بازی و اضافه شدن نقشه و مراحل فرعی، جزئیات اهداف شخصیتها کمتر مورد توجه قرار گرفته و داستان در بخشهای میانی دچار کمبود عمق میشود. این ضعفها در کنار روند کند مراحل میانی، یکی از نقاط ضعف بزرگ در روایت Assassin’s Creed Shadows به شمار میرود.
یکی از مهمترین ضعفهای Assassin’s Creed Shadows به تمرکز آن بر عناصر نقشآفرینی بازمیگردد که به نحوی به روایت بازی آسیب زده است. بازی در آغاز و هنگام تمرکز بر داستان نائوئه و نینجاهای ایگا، مسیر خطیتری را دنبال میکند و این سبک باعث میشود بازیکن احساساتیتر با داستان ارتباط برقرار کند.
اما با ورود یاسوکه و تقسیم روایت میان شخصیتهای مختلف، این تمرکز از بین میرود و انسجام داستان کمرنگتر میشود. شاید بهتر بود نویسندگان به جای گسترش داستان، بر روی ارتباط نائوئه با محفل اساسینها متمرکز میشدند تا تجربهای به سبک بازیهای کلاسیک این سری ارائه شود.
مشکل دیگر بازی، کمرنگ بودن تأثیر انتخابهای بازیکن در روند روایت و گیمپلی است. با وجود تلاش یوبیسافت برای اضافه کردن ویژگیهای نقشآفرینی و روایت چندخطی، این عناصر در عمل تأثیر چندانی ندارند. اگرچه لحظاتی مانند شناسایی قاتل با دنبال کردن سرنخها جذاب است، اما تعداد این نوع انتخابهای معنیدار کم است و استفاده بیشتری از این لحظات میتوانست تجربه بهتری فراهم کند.
در مقایسه با نسخههایی مانند والهالا و میراژ، این بازی تلاش کرده تا تجربهای سینماییتر ارائه دهد و در برخی از لحظات اوج خود، موفق بوده است. میتوان روایت این بازی را در بهترین حالت «بسیار خوب» و در بدترین حالت همسطح نسخههای اخیر سری دانست. امابا این حال، یک اساسینز کرید خوب به چیزی فراتر از داستان نیاز دارد و این سؤال مطرح میشود که آیا شدوز توانسته یک بازی خوب و بهویژه یک اساسینز کرید موفق باشد؟
یکی از مهمترین ویژگیهای Assassin’s Creed Shadows این است که بازیکنان میتوانند آن را بهعنوان یک تجربه مخفیکاری عمیق یا اکشن نقشآفرینی قابلقبول دنبال کنند. شخصیت نائوئه بهعنوان یک نینجای توانمند و استادانه طراحی شده که به ابزارها و سلاحهای متنوعی مانند کاتانای شینوبیها، کوساری گاما و ترکیب تانتو با هیدن بلید مجهز است. این تنوع در سلاحها، امکان ارائه استراتژیهای مختلف در نبردها را فراهم میکند و نائوئه را به یک شخصیت جذاب برای تجربه گیمپلی تبدیل کرده است.
در سلاح در Assassin’s Creed Shadows سبک خاصی از مبارزه را ارائه میدهد و بازیکنان میتوانند با پیشرفت در درخت مهارتها، حرکات ویژه و ترکیبهای مبارزاتی جدیدی را آزاد کنند. این سیستم همچنین ابزارهای مختلفی مانند شوریکن برای خاموش کردن فانوسها، کونای برای از بین بردن دشمنان و حتی بمب دود را در دسترس بازیکنان قرار میدهد. علاوه بر این، مهارتهای پیشرفتهای مانند افزایش سرعت حرکت، دستیابی به تکنیکهای پارکور پیشرفتهتر و ابزارهای مخفیکاری، گیمپلی را عمق بیشتری میبخشند.شخصیت نائوئه با چالاکی بالا و حرکات نرم خود، یکی از روانترین تجربههای پارکور در مجموعه اساسینز کرید را ارائه میدهد. او از ابزار ویژهای به نام کاگیناوا (قلاب نینجایی) استفاده میکند که امکان بالا رفتن سریعتر و طبیعیتر از برجها را فراهم میکند. یکی دیگر از تواناییهای جدید نائوئه، خزیدن روی زمین است که فرصتهای بیشتری برای مخفیکاری به بازیکن میدهد. طراحی محیط بازی نیز با حضور پوششهای گیاهی، دیوارهای نازک و پردهها یا پرچمهای بلند به بازیکنان اجازه میدهد تا از این عناصر برای پنهان شدن و حتی تخریب دشمنان استفاده کنند.تخریبپذیری محیط، یکی از ویژگیهای برجسته این بازی است که امکان آزمایش سناریوهای مختلف در مبارزات را به بازیکنان میدهد. دشمنان با هوش مصنوعی بهبودیافته اکنون نیازمند استراتژیهایی دقیقتر هستند و بازیکنان حتی میتوانند از نور محیط یا ویژگیهای فصلی، مانند صدای قندیلها در زمستان یا استفاده از رودخانهها در پاییز، برای شکست دادن آنها بهره ببرند.تجربه بازی در نقش نائوئه کاملاً حس یک اساسینز کرید واقعی را تداعی میکند. انیمیشنهای نرم و حرکات رزمی دقیق او، نبردهایی هیجانانگیز را به نمایش میگذارد. تنوع سلاحها، از جمله کاتانای شینوبیها، کوساری گاما و ترکیب تانتو با هیدن بلید، به بازیکنان اجازه میدهد تا با دشمنان مختلفی از جمله ساموراییهای غولپیکر، رونینها، شینوبیهای رقیب و حتی کمانداران و تفنگداران به مقابله بپردازند.با وجود این ویژگیهای مثبت، مکانیکهای نقشآفرینی بازی گاهی به تجربه کلی لطمه میزند. به عنوان مثال، کشتن مخفیانه دشمنانی که سطح بالاتری دارند، امکانپذیر نیست و این مسئله میتواند ناامیدکننده باشد. این مشکل بهویژه در بخشهای فلشبک و مراحل پایانی بازی برای بازیکنانی که زمان کافی برای ارتقای کاراکتر خود ندارند، بیشتر به چشم میآید.
با وجود تنوع گسترده سلاحها و ابزارهایی که در اختیار نائوئه قرار گرفته است، تجربه بازی در نقش یاسوکه چندان منطقی به نظر نمیرسد. یاسوکه بهدلیل مهارتهای رزمی و توانایی استفاده از سلاحهایی مانند ناگیناتا و کانابو میتواند بدون نیاز به از بین بردن زره دشمنان،
بهطور مستقیم به آنها حمله کند. علاوه بر این، دسترسی او به تپو (تفنگ) و کمان بلند، سبک مبارزهای کاملاً متفاوت از نائوئه را ارائه میدهد. بااینحال، مبارزات یاسوکه در مقایسه با نائوئه، به دلیل تمرکز اصلی سازندگان بر شخصیت نائوئه، فاقد هیجان و تنوع کافی است و بیشتر یادآور گیمپلی عناوین اخیر این مجموعه، مانند والهالا یا اودیسه است. نکته دیگر این است که ماهیت تاریخی و فئودالی ژاپن در Shadows باعث میشود که مبارزات یاسوکه ناخودآگاه با بازیهایی مانند Ghost of Tsushima مقایسه شود. این مقایسه، بهدلیل کیفیت بالای طراحی مبارزات و هویت ماجراجویانه Ghost of Tsushima، به ضرر Shadows تمام میشود.
نقشه بازی از نظر طراحی طبیعی و زیستمحیطی، جلوههای بصری فوقالعادهای را ارائه میدهد و زندگی شهری و فرهنگ ژاپنی را با دقت قابلتوجهی بازتاب میدهد. موتور انویل با پیشرفتهای چشمگیری که داشته، ویژگی تغییرات فصلی را به بازی اضافه کرده است. این ویژگی منجر به نمایش جزئیاتی مانند شکوفههای بهاری، زمستانهای سرد و برفی، و پاییز پر از رنگ شده که گشتوگذار در محیط بازی را جذابتر و منطقیتر میکند.
توجه ویژه به فرهنگ اصیل ژاپنی از دیگر نقاط قوت بازی است. آیینهایی نظیر جشن چای و مراسمهای مذهبی بهزیبایی در بازی به نمایش درآمدهاند. طراحی لباسها و شخصیتهای غیرقابلبازی (NPCها) نیز با توجه به تنوع فرهنگی آن دوره تاریخی بسیار دقیق و چشمگیر انجام شده است.
این بازی بر روی پلتفرم اینفینیتی اجرا میشود که دسترسی به سایر عناوین این مجموعه را نیز ممکن میسازد. اگرچه این پلتفرم هنوز به بلوغ کامل نرسیده و جذابیت بالایی ندارد، اما جوایزی که ارائه میکند و مقدمهای که برای آینده سری فراهم کرده، از ویژگیهای امیدوارکننده آن محسوب میشوند. با این وجود، یوبیسافت باید مشکلات فنی مربوط به آن را بهطور جدی حل کند.
تجربه صوتی در Assassin’s Creed Shadows بهطور قابل توجهی به کیفیت کلی بازی افزوده است. موسیقی بازی همچنان در سطح بالایی قرار دارد و صداگذاری آن یک پیشرفت چشمگیر به شمار میآید. یکی از ویژگیهای منحصربهفرد این عنوان، قابلیت تغییر زبان شخصیتها بر اساس موقعیت داستانی و نژادی آنها است. به عنوان مثال، یاسوکه هنگام صحبت با پرتغالیها به زبان آنها گفتگو میکند و در تعامل با شخصیتهای ژاپنی به زبان بومی آنها سخن میگوید. این ویژگی به تجربهای همهجانبه و جذاب کمک کرده است.عملکرد صداپیشگان در القای حس و حال شخصیتها بسیار تاثیرگذار بوده و هماهنگی آنها با موسیقی مدرن و نغمههای سنتی ژاپنی باعث شده تا از نظر صوتی با یکی از بهترین آثار این سری مواجه باشیم. این ترکیب صوتی، تجربهای غنی و بهیادماندنی برای بازیکنان به ارمغان میآورد. بررسی این بازی بر اساس کد ارسال شده از سوی ناشر (یوبیسافت) و روی پلتفرم رایانههای شخصی انجام شده است.